مهرزاد جانمهرزاد جان، تا این لحظه: 14 سال و 4 ماه و 14 روز سن داره
مهرسام جانمهرسام جان، تا این لحظه: 9 سال و 11 ماه و 25 روز سن داره

پسرهای من

مامان مهرزاد و مهرسام😍😍❤️❤️

تعطیلات عید

تعطیلات عید فطر هر سال عید فطر بعد از نماز میریم خارج از شهر، امسال هم رفتیم طر فهای کوهپایه دایی رسول (بابای آلما) کلید های باغ دوستشو گرفته بود و ماهم رفتیم، امسال از شب عید فطر اونجا موندیم و شب خوابیدیم صبح روز بعد (روزعید) مامان و مادرجون و خاله هما و دایی امیر (بابای پارسا ) بدو بدو خودشون رو رسوندن به نماز بعد که برگشتن صبحانه کله پاچه خوردیم من تخم کبک بود که خاله هدی برای پارسا درست کرده بودو خوردم و شروع شد تمام شیطنت های من این عکس نی نی مونه، پارسا کوچولو عزیز خاله آدرس وبش هم اینه ( http://parsaazizemamanobaba.niniweblog.com/) تو پشه بندش خوابیده الهییییییی بابامو، دایی امیر و د...
22 مرداد 1392

عیدتون مبارک

عیدتون مبارک نماز و روزه هاتون قبول عید سعید فطر و پایان ماه صیام بخواهیم از خدای ذو الجلال و الکرام که تا سال آینده، صفا و پاکی دل حفظ بشه و نباشیم از انسانهای غافل این عید فرخنده را به همگی شما عاشقان و دلدادگان صیام تبریک و تهنیت عرض می نمایم ...
18 مرداد 1392

شب قدر

شب قدر و احیا نگه داشتن من   شب 21 ماه رمضون با مامان ومادر جون و خاله های مامان و دختر خاله های مامان ( دیگه فکر کنم متوجه شدید هر جا بریم اکیپی با هم میریم )رفتیم مصلی امام علی (ع) برای احیا اولش همه چی خوب خوب بود چه پسری ماشاله آقا بعد از 2-3 دقیقه از کنار مامان یک کم میرم عقب تر و بدو بدو هام شروع شد، از اونجایی که هر جا بریم باید یک شیطونی بکنم دویدم سمت قسمت آقایون و مامان هم داشت از کنار پرده نگاهم میکرد و نمیتونست بیاد اون قسمت و من از خدا خواسته دویدم و رفت سمت جایگاه فیلم بردار مراسم و 5-6 تا پله داشت رفتم بالا( اینجا رو عکس ندارم چون مامان داشت تو سرش میزد ) و مادر جون اومد دنبالم و ...
10 مرداد 1392

جشن میلاد امام حسن (ع)

15 ماه رمضون نذری هر ساله برای هر مناسبتی ما ایرونیا به خاطر اینکه ارادتمون رو به ائمه (ع) نشون بدیم نذر میکنیم حالا هرکی هرچی میتونه، مامان منم هر ساله 15 ماه رمضون روز میلاد امام حسن (ع) نذری شربت میده ، اونم به خاطر خوابی بود که 6 سال قبل ، حتی قبل از   به دنیا اومدن من دیده، برای میلاد امام شربت میده ، امسال بابایی نبود کمک بده و زحمتش کامل افتاد رو دوش آقا جون مهربون که خدا سایشو همیشه رو سرمون نگه داره   انشاله که اگه نباشه زندگیمون واقعا لنگ میزنه امسال منم کمک بودم ، اینم عکسهای امسال اینجا بسته لیوان ها باز نمیشه منم با دندون افتادم به جونش ان شاله صاحب این ماه عزیز حاجتا...
6 مرداد 1392

میلاد کریم اهل بیت مبارک باد

میلاد اولین گل بوستان علی و زهرا مبارک باد   سلام بر لحظه ‏هایی که تو را آوردند ! سلام بر لب‏های رسول اللّه‏ که میلاد تو را به درگاه پروردگار، سبحه گفت و نام یگانه‏ات را از دست جبرئیل گرفت و در گوش عصمتت زمزمه کرد ! سلام بر لبخند سرافراز علی علیه‏السلام ، که در طلوع تو اتفاق افتاد ! سلام بر تو، امامتِ فردای پس از علی ! سلام بر تو، شباهتِ بی‏شائبه محمدی ! سلام بر اقیانوس کرامت و سخاوتی که از دامان «کوثر» و «ابوتراب» برخاست . میلاد نور، در نیمه ی ماه نور، بر عاشقان نور مبارکباد . میلاد کریم سبزپوش آ...
2 مرداد 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به پسرهای من می باشد